پیوند ها
نظرسنجی سایت
آمار بازدید سایت
مقاله علمی با عنوان ارزش های حاکم بر یادگیری مادام العمر (چاپ شده، فرمت word)
فرمت فایل: Word ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحات: 12 صفحه
عنوان مقاله: ارزش های حاکم بر یادگیری مادام العمر
چاپ شده در مجله یا همایش: پنجمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه علوم تربیتی و روانشناسی ایران(با رویکرد فرهنگ مشارکتی)
قابل استفاده برای مجلات معتبر داخلی، مجلات علمی پژوهشی، مقالات کنفرانسی
قسمتی از متن مقاله:
چکیده
فلسفه یادگیری، در سرتاسر زندگی انسان وجود دارد و حتی قرآن، اولیا دین و چهره های هنری هم نسبت به آن تأکید داشتند (زگهواره تا گور دانش بجوی). با پیشرفت های سریع، دیگر نمی توان به دانش گذشته اتکا کرد بلکه باید با تغییرات سریع دانش خود را هم با تغییرات روز، تغییر داد. به منظور همگام شدن با این تغییرات خیره کننده، مجهز شدن به یک سری اطلاعات و مهارت های به روز و همچنین یادگیری مادام العمر، لازم و ضروری است.یادگیری مادام العمر، فرایندی است که طی آن افراد از طریق فرصت های یادگیری، دانش، مهارت ها و علایق خود را در زندگی توسعه می دهند. در همه زمینه ها بخصوص زمینه مورد بحث ارزشهایی حکم فرماست. این ارزشها از درون ویژگی های مادام العمر سر بر می آورد. وجود ارزش ساختار و شاکله ای به یادگیری مادام العمر میدهد و باعث میشود یادگیری با کیفیت و عمق بیشتری انجام شود. ارزشها محصول فرهنگ ما هستند و بوسیله افراد و گروه ها تولید میشوند برخی از ارزشها را هم از طریق آموزش کسب میکنند. ارزشها به عنوان اصول اساسی و اعتقادات هستند و به عنوان راهنمای کلی رفتار و استانداردها در نظر گرفته میشود. در این مقاله بعد از ذکر مقدمه به بیان چشم اندازی تاریخی از یادگیری مادام العمر، مفهوم یادگیری مداوم، اهمیت و ضرورت آن، عناصر مرکزی، ویژگی های آن، ارزشهای کلی برای یادگیری مادامالعمر و سپس به ارزش یادگیری در یک زمینه جهانی پرداخته می شود.
کلمات کليدي: یادگیری مادام العمر، ارزش، آموزش ارزشها، تعلیم و تربیت، برنامه درسی.
مقدمه
یادگیری انسان فرایندی مادام العمر است، این پدیده به دلیل افزایش سرعت تغییر در جامعه روز به روز اهمیت بیشتری یافته، چرا که لازم است اعضای جامعه همواره یاد بگیرند تا بتوانند عضو جامعه باقی بمانند (سرمد، 1381، ص3).
ضرورت مقابله با تغییرات سریع در علم و تکنولوژی در قرن 21، و ضرورت برای تنظیم پیش نیازهای جامعه، دانش مورد نیاز برای یادگیری مادام العمر را به ارمغان می آورد (دمیرل، 2009، ص199).
امروزه یادگیری مادام العمر به صورت یکی از سیاستهای عمده دولت ها درآمده. چنین سیاستی اکنون اهمیت یافته است. زیرا از یک سو ما درعصری زندگی می کنیم که آموزش کسب شده با آهنگ سریعی و بیش از گذشته در حال استهلاک است و از سوی دیگر مسلم شده که آموزش اضافی موجب رشد اقتصادی بیشتر و توزیع عادلانه درآمدها می گردد (عمادزاده، 1387، ص12).
همه ما با این نظر موافقیم که مهمترین عامل در پیشرفت و کاهش فقر، آموزش و پرورش است. تحصیل یا آموزش با آموزش ابتدایی عمومی همه دختران و پسران به طور معادل شروع و با یک نظام آزاد و رقابتی متوسطه، دبیرستان، دانشگاه و... آموزش بزرگسالان، سواد و یادگیری مادام العمر ادامه پیدا میکند. همه این مراحل آموزشی باید با شناخت اساسی که آموزش و پرورش زنان و دختران برای روند توسعه و پیشرفت ضروری است مورد توجه قرار گیرند (ولفن سون به نقل از عماد زاده، 1387، ص53).
اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه معتقدند که شهروندان آینده باید خود را با مهارت های اقتصاد دانش مجهز کنند. این خدمات عبارتند از: پایگاه گسترده و دقیق از محتوای دانش و تواناییها و ظرفیتهای شناختی ارتباطات، حساب و سواد کامپیوتر، توانایی تحقیق و یادگیری چگونه یاد گرفتن، هم گروهی و همکاری، مهارت های بین شخصی، قضاوت و تمیز قائل شدن، تخیل و خلاقیت. دولتها بر این باورند که استراتژی برای ارتقا این مهارتها و گسترش دانش، نیاز به توسعه و به تاخیر انداختن است. هدف از چنین استراتژیهایی دستیابی به تغییر در همه سطوح و بخشهای آموزش و پرورش است، در حالی که ارائه یک رویکرد چند وجهی یکپارچه، محتاج به ارائه فرصتهای یادگیری در سراسر زندگی شهروندان است (آسپین، 2001، ص1).
یک رویکرد به مفهوم یادگیری مادام العمر ادعا میکند که نسبت به ترویج مهارتها و صلاحیتهای لازم برای توسعه قابلیتهای کلی و عملکرد خاص در شرایط کار نگران است. مهارتها و توانایی ها و ظرفیت های توسعه یافته از طریق برنامه های یادگیری مادام العمر برای عملکرد کارگران در به عهده گرفتن مسئولیت های شغلی دقیق و اینکه چگونه می توانند به خوبی با دانش و توانایی ها و ظرفیت های عمومی و خاص، خود را با وظایف جدید وفق دهند، حیاتی است (آسپین، 2001، ص1).
مردم می توانند نظر خود را از جهان و ظرفیت خودشان برای انتخاب عقلانی به طور مداوم گسترش داده و به تجارب آموزشی و دستاوردهای شناختی ارائه شده توسط یادگیری مادام العمر تبدیل کنند. این مفهوم به طور جدی در مورد گروههای اجتماعی صحبت میکند، کسانی که در صحبت کردن ماهرند و به ترویج نسخه های دیگر، سبکها و الگوهای یادگیری مادام العمر می پردازند. علاوه بر این فرصتهای مادام العمر در دسترس از طریق نهادها و سازمانهای سنتی، برای ارائه فرصتهایی برای یادگیری مادام العمر با ایجاد و گسترش طیف وسیعی از ابتکارات جامعه، تدارک دیده میشود (وایت به نقل از آسپین، 2001، ص1).
یادگیری مادام العمر به مردم فرصت به روز رسانی دانش خود، از فعالیت هایی که قبلا کنار گذاشته بودند و یا همیشه سعی داشتند آن را امتحان کنند اما قادر نبودند، را ارائه میدهد، به عبارتی فعالیت ها و حرفه ها، که قبلا تصور می کردند خارج از زمان یا صلاحیت شان وجود دارد و یا به گسترش افق های فکری خود بوسیله جستجو کردن یا فهمیدن و تسلط بر پیشرفتهای شناختی اخیر در مورد جهان می پردازند (آسپین، 2001، ص2).
یادگیری مادام العمر به کسانی که فراتر از سن آموزش و پرورش در تنظیمات رسمی یا نهادی هستند، محدود نمیشود. گسترش خزانه شناختی و افزایش مهارت ها و تواناییها و ظرفیتها میتواند در سراسر زندگی، به عنوان بخش مهمی از رشد و توسعه به عنوان انسان و به عنوان شهروندان در یک دموکراسی مشارکتی، و همچنین به عنوان عوامل سازنده در پیشرفت اقتصادی باشد (اسمیسورس به نقل از آسپین، 2001، ص2).
چالشی که انسان امروزی با آن روبرو است، پدیدهای است که از آن تحت عنوان« انفجار اطلاعات[1]» نام برده می شود. آثار این تغییرات و تحولات دست مایه کار بسیاری از نویسندگان و صاحب نظران قرار گرفته است. صرف نظر از بیان ابعاد این تحولات، نتیجه آن، طرح دو پرسش اساسی را اجتناب ناپذیر می کند. پرسش نخست این است که، آثار این تحولات و دگرگونی ها بر نظام آموزشی چیست؟ و دوم پرسش آن است که، نظام آموزشی چگونه با این چالش باید روبرو شود؟ در پاسخ به پرسش اول، سه اثر عمده قابل ذکراست:
3 . نامناسب بودن[4]: برمبنای این ویژگی دانش آموزان مسایلی را میآموزند که ازنیازهای فردی و اجتماعی به دور است. حتی آموزشهای فنی حرفه ای در اغلب موارد افراد رابرای نیاز بازارکار آماده نمی سازد (کینگ واشنایدر[5]، 1374، ص247 و 248).
اما در پاسخ به پرسش دوم، نظام آموزشی دو راه دارد، یا باید خود را از تغییرات دور نگهدارد یا باید بتواند دانش آموزان را برای مقابله و مواجهه با تغییرات مهیا و مجهز کند. راه حل نخست نه منطقی و نه امکانپذیر است. منطقی نیست، چرا که واقعیت حجم تغییرات و ماهیت شتابنده آن را نمی توان انکار کرد و امکانپذیر نیست، زیرا مرزهای ارتباطی عصر جدید را نمی توان کنترل کرد. لذا تصور این که نظام آموزشی نیاز به مواجهه با تغییرات ندارد و یا نباید تغییر کند، اشتباه است لذا قسمت اعظم این تغییرات ضرورتاً باید، نه به قصد آراستن نظام و آن هم برای دنبال کردن اهداف کهنه، بلکه به یک جهت و هدف بیتناقض و منطقی هدایت شود که این ضرورت دنیای پیشرو است. به بیان تافلر[6] «دنیای آینده به افراد کم سواد یا بی سواد نیاز ندارد که کارهای تکراری انجام دهند، به افرادی نیازمند است که بتوانند به داوری های مهم و دقیق دست بزنند و راه خویش را در محیط های تازه پیدا کنند و بتوانند روابط جدید را در واقعیتی که در حال تغییر است، تمیز و تشخیص دهند (پورشافعی به نقل از تافلر، 1386، ص9). این مهم با روی آوردن به یادگیری مادام العمر، امکان پیدا میکند.
تهیه شده توسط سایت فایلکده برتر
مبلغ واقعی 28,625 تومان 20% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 22,900 تومان
برچسب های مهم